مقدمه: توانایی های مرموز موش ها
موشها از دیرباز با تاریکی و شب مرتبط بودهاند. آنها در سایهها میچرخند و در محیطهایی که انسانها آنها را ناراحتکننده یا حتی دافعه میدانند، رشد میکنند. با این حال، علیرغم شهرت آنها به عنوان ناقل آفات و بیماری، موش ها دارای طیف وسیعی از توانایی های جذاب هستند که آنها را قادر می سازد در شرایطی که برای سایر موجودات چالش برانگیز است زنده بمانند. یکی از جذابترین این تواناییها، توانایی آنها برای دیدن در تاریکی است. اما آیا این فقط یک افسانه است یا حقیقتی پشت آن نهفته است؟
افسانه یا واقعیت: آیا موش ها می توانند در تاریکی ببینند؟
این ایده که موشها میتوانند در تاریکی ببینند ایدهای پایدار است و فهمیدن دلیل آن کار سختی نیست. موشها در شب فعال هستند و اغلب از لانههای خود بیرون میآیند تا به جستجو و اکتشاف بپردازند. به نظر می رسد که آنها به راحتی در محیط اطراف خود حرکت می کنند، از فضاهای باریک عبور می کنند و حتی در تاریکی مطلق از موانع اجتناب می کنند. با این حال، در حالی که درست است که موشها سازگاریهای چشمگیری برای شرایط کم نور دارند، اما واقعیت کمی پیچیدهتر از آن چیزی است که افسانه رایج نشان میدهد.
علم پشت بینایی موش
برای درک اینکه موشها چگونه محیط خود را درک میکنند، نگاهی دقیقتر به آناتومی چشمهایشان و مکانیسمهایی که برای پردازش اطلاعات بصری استفاده میکنند مفید است. در حالی که ساختار اصلی چشم موش شبیه چشم انسان است، برخی تفاوتهای کلیدی وجود دارد که به موشها در نور کم مزیت میدهد.
آناتومی چشم موش
موشها مانند انسانها دارای یک جفت چشم در جلوی سر خود هستند که هر کدام دارای عدسی هستند که نور را روی شبکیه در پشت چشم متمرکز میکند. با این حال، موشها نسبت به انسانها تراکم سلولهای گیرنده نوری بیشتری در شبکیهشان دارند، به این معنی که میتوانند سیگنالهای نور بیشتری را در محیط خود تشخیص دهند.
میله و مخروط: کلید دید در شب
دو نوع اصلی سلول های گیرنده نور در چشم میله ها و مخروط ها هستند. مخروط ها مسئول دید رنگ هستند و در نور روشن بهترین عملکرد را دارند، در حالی که میله ها به سطوح کم نور حساس تر هستند و بنابراین برای دید در شب بسیار مهم هستند. در شبکیه چشم موشها میلههای بیشتری نسبت به مخروطها وجود دارد که به آنها امکان میدهد سیگنالهای نوری بسیار ضعیف را نیز تشخیص دهند.
سازگاری با زندگی شبانه
موشها علاوه بر داشتن میلههای بیشتر در چشمان خود، سازگاریهای دیگری نیز دارند که به آنها کمک میکند در شب در محیط اطراف خود حرکت کنند. به عنوان مثال، مردمک چشم آنها می تواند گشاد شود تا نور بیشتری وارد شود، و شبکیه آنها دارای یک لایه بازتابنده به نام tapetum lucidum است که نور را از طریق شبکیه به عقب باز می گرداند.
نقش سبیل ها در جهت یابی تاریکی
موشها همچنین دارای حس لامسه بسیار پیشرفتهای هستند که از آن برای تکمیل دید خود در نور کم استفاده میکنند. سبیل های آنها یا ویبریساها به ویژه برای پیمایش اطرافشان اهمیت دارد. موشها با مسواک زدن سبیلهای خود در برابر اشیا، میتوانند شکل و بافت آنها را حس کنند و به آنها اجازه میدهد تا نقشه ذهنی از محیط خود بسازند.
نظریه ها در مورد درک نور موش
علیرغم این سازگاریها، هنوز بحثهایی در مورد اینکه موشها دقیقا تا چه حد میتوانند در تاریکی ببینند وجود دارد. برخی از مطالعات نشان دادهاند که موشها ممکن است قادر به دیدن بیشتر از سایهها در شرایط نور بسیار کم نباشند، در حالی که برخی دیگر نشان دادهاند که موشها میتوانند بین سطوح مختلف روشنایی تمایز قائل شوند و حتی سیگنالهای نوری را که زیر آستانه درک انسان هستند، تشخیص دهند.
موش در مقابل انسان: تفاوت در دید در شب
به طور کلی، واضح است که موشها طیف وسیعی از سازگاریها را دارند که به آنها اجازه میدهد در شرایط نور کم کار کنند و سیستم بینایی آنها برای تشخیص سیگنالهای نور ضعیف بهینه شده است. با این حال، توجه به این نکته مهم است که دید آنها با دید انسان یکسان نیست و آنها ممکن است محیط خود را متفاوت از ما درک کنند.
اهمیت مطالعه بینایی موش
درک اینکه موش ها چگونه محیط خود را درک می کنند نه تنها از نقطه نظر علمی جذاب است، بلکه کاربردهای عملی نیز دارد. موشها در طیف گستردهای از مطالعات تحقیقاتی، از علوم اعصاب گرفته تا سمشناسی، استفاده میشوند و درک نحوه دیدن آنها میتواند به محققان در طراحی آزمایشها و تفسیر نتایج آنها کمک کند.
نتیجه گیری: دنیای شگفت انگیز بینایی موش
در حالی که این ایده که موش ها می توانند در تاریکی کامل ببینند کمی اغراق آمیز است، شکی نیست که آنها سازگاری های باورنکردنی برای شرایط نور کم دارند. از میلههای بسیار حساس تا سبیلهای پیچیدهشان، موشها طیف وسیعی از ابزارها را برای پیمایش محیط خود در تاریکی در اختیار دارند. با مطالعه سیستم بصری آنها، می توانیم بینش جدیدی در مورد چگونگی درک حیوانات مختلف از دنیای اطراف خود به دست آوریم.
منابع و خواندن بیشتر
- کرونین تی دبلیو، جانسن اس. اکولوژی بصری. انتشارات دانشگاه پرینستون؛ 2014.
- هیسی سی پی، هال MI. گلوگاه شبانه و تکامل بینایی پستانداران. مغز، رفتار و تکامل. 2010؛ 75 (3): 195-203.
- Hughes A. تجزیه و تحلیل کمی توپوگرافی سلول های گانگلیونی شبکیه گربه. مجله نورولوژی مقایسه ای. 1975؛ 163 (1): 107-28.
- Wässle H، Grünert U، Röhrenbeck J، Boycott BB. تراکم سلول های گانگلیونی شبکیه و فاکتور بزرگنمایی قشر در پستانداران. تحقیق بینایی 1989؛ 29 (8): 985-99.